۲۵ دی ۹۴ ، ۱۴:۳۴
گمنام
روحش شاد . یادمه ما سرباز لشکر 23 نیروهای مخصوص بودیم و ایشان درجه دار چتر باز . در تهران که آموزش میدیدیم ، ایشان بسیار سختگیرانه ما رو می دواند و سینه خیز میبرد و از این قبیل . یه بار که خصوصی به ایشان گفتم ما که نمیخواهیم استخدام بشیم اینقدر سخت آموز ش تکاوری میدی ، گفت . بزار بری کردستان . آنوقت قدر اموزشهای من رو میبینی . واقعا خداوند روحش را قرین نعمت نماید ، ولی غیر از ساعت آموزش انسانی میشد مهربان و دوست داشتنی .
مصطفی
با تشکر از دوست عزیزی که پیام بالا رو فرستادن. ای کاش میشد با جنابعالی بیشتر آشنا میشدم. خدا به شما هم خیر و برکت اهدا کند.
گمنام
سلام آقا مصطفی عزیز بنده ارادتمند شما هستم ، جنابعالی چه نسبت یا آشنایی با شهید گرانقدر دارید ؟
شهرام
عموجان من توروهمیشه الگو خودم قراردادم وتوبهترین عمو دنیا بودی دوستت دارم. شهرام.
مصطفی
درود بر شما. بنده پسر ایشان می باشم ، دوست گرامی.
مصطفی
درود بر آقا شهرام ، امیدوارم همیشه پیروز و سربلند باشی.
مصطفی
درود بر شهدای راه وطن و راه خدا ، بویژه شهدای ارتش. و زنده باد کماندوهای لشگر 23 نوهد و 65 تکاور که در دوران جنگ رژیم بعث عراق در برابر ایران ، در سخت ترین و خطرناک ترین نقاط جبهه های جنگ ، دلاورانه و مظلومانه جنگیدند و از خودشان رشادت های خاموش به جا گذاشتند.
مصطفی
شهید سرلشگر تکاور حسن آبشناسان ، فرمانده ی لشگر 23 نوهد نیروهای ویژه هوابرد ( تکاور ) ارتش ایران بود. وی در سال 1315 در محله نازی آباد یکی از قدیمی ترین محله های تهران به دنیا آمد. دوره های رنجری و دوره های عالی چتربازی و تکاوری را در تهران و اسکاتلند سپری نمود. ایشان استاد آموزش جنگ های چریکی و نامنظم بود ، وی در سال 1364 در جریان درگیری مستقیم با دشمن در منطقه کلاشین عراق ، به شهادت رسید.. لقب ایشان شیر صحرا بود. زمانی که عراق بسیاری از شهرهای ایران را موشک باران می کرد ، شهید آبشناسان نامه ایی به صدام نوشت با این مضمون که : اگر جناب صدام حسین ، امیر جنگی است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه پرداز جنگی است ، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگاورم دیدار کند و با هر شیوه ایی که می پسندند ، بجنگد ، نه اینکه با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشاند. در پاسخ به نامه ی آبشناسان ، صدام حسین ، سرلشگر قادر عبدالحمید را با گروه ویژه ایی به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید قدرت ارتش بعث عراق را به تکاوران ایرانی نشان دهد. سال ها پیش از آن در اسکاتلند ، شهید آبشناسان ، عبدالحمید و گروهش را در ورزش کوهنوردی ارتش های برگزیده جهان ، ناکام گذاشته بود. یادآور می شود که در آنجا بود که گروه شهید آبشناسان اول شد و عراقی ها هفتم شدند ، دست سرنوشت در میدان جنگ حقیقی ، دیگر بار حسن را در برابر سرلشگر عبدالحمید قرار داد و به دنبال نبرد طولانی ، لشگر عراقی شکست خورد و فرمانده پرآواز صدام هم اسیر شد ، و این گوشه ایی از رشادت های خاموش کماندوهای لشگر 23 نوهد می باشد. یکی از همرزمانش می گوید : سرهنگ آبشناسان ، یک ارتشی آراسته ، ورزیده و باسواد بود و ارام و کم حرف بود ، خوب فکر می کرد و بسیار خوب عمل می کرد ، استوار و نترس بود و هیچ گاه از میدان نبرد دور نبود و درست همانند یک نیروی پیاده تک تیرانداز در میدان آماده می شد. همیشه در کنار سربازان بود. او باور داشت که بی عدالتی یگان را از هم می پاشد ، هرگز تبعیض را دوست نداشت. در اوایل جنگ به همراه همرزمانش چهل کیلومتر در خاک عراق پیشروی کرده بودند ، طی یک کمین در محور دشت عباس دو خودروی عراقی را منهدم کرده و حدود 15 نفر از انها را اسیر گرفتند و برگشتند عقب... زمانی که برگشتند و گزارش کار را ارائه کردند دهان فرماندهان جنگ از تعجب بازمانده بود ، یکی از افسران جلو آمد و با بهت و حیرت پرسید: جناب سرهنگ من اصلا متوجه نمی شوم آخر چطور می شود که شما چل کیلومتر وارد خاک عراق شوید ، بکشید و بگیرید و بدون حنی یک کشته برگردید؟ ایشان پاسخ داد: من یک افسر نیروی مخصوص هستم ، انجام عملیات نفوذی و ضربه زدن به دشمن در خاک خودش با حداقل نفرات و تلفات جزو وظایف من است. آبشناسان کماندویی بود بدون ادعا و هرگونه تظاهر و ریا و مخلصانه در راه وطن جانفشانی کرد. خبر شهادتش را رادیو عراق با شادی و مارش پیروزی ، پخش کرد. به احترام این شهید دلاور و شادی روحش، پس از خواندن این متن یک دقیقه از جای خود بلند شویم و ایستاده به روح و روان پاکش درود بفرستیم.
بهمن سلطان ویس
سلام شهید سر افراز یادت در دل من همیشه باقیست بهمن سلطان ویس
مصطفی
سلام آقا بهمن . درود بر شما . سپاسگزارم.
گمنام
ای تکاور جانباز ای کلاه سبز چترباز
ای ساکن جبهه ها ای عقاب آسمان ها
ای شهید راه خدا ای قهرمان علی جان
ای ساکن جبهه ها ای عقاب آسمان ها
ای شهید راه خدا ای قهرمان علی جان
مهدی
شهادت کار مردان خداست باید بتونی از این دنیا و تعلقاتش دل بکنی باید دلت رو دریا کنی همه چیز رو بخاطر خدا و خدایی ببینی انشالله که بتونیم راه شهید بزرگوار رو ادامه بدیم (شاد علی عزیز التماس دعا )همیشه از رشادت و بزرگواریت و مردانگی و یک رنگ بودنت شنیده ام
مهدی
روحت شاد و یادت گرامی شهادت هنر مردان خداست
مصطفی
سلام آقا مهدی . سپاسگزارم . موفق و سربلند باشی.
مصطفی
در حکومت امام علی ( ع ) جایی برای فامیل سالاری ، امتیازهای نابه جا و خطاپوشی های بی دلیل وجود ندارد. در سیره علوی اهمیت حقوق مردم و بیت المال مسلمین از اهمیت، آبرو و اعتبار ساختگی افراد و گروهها بیشتر است. و در صورت تضاد میان منافع اجتماعی و منافع افراد و گروهها، قطعا منافع اجتماع اولویت دارد. امام علی نیز می توانست با بذل و بخشش های بی جا و یا عفو و گذشت های بی مورد، از جدایی یاران خود و پیوستن آنان به معاویه جلوگیری کند و حکومت خویش را دوام و قوام بخشد، اما چنین نکرد. هیچ گاه در معرفی و مجازات کارگزاران خائن دستگاه حکومتش کوتاهی نورزید و بدین صورت هر چند برای دوره ای کوتاه ، شیرینی اجرای عدالت، خفت خیانتکاران و عزت شایستگان را به کام مردم زمانه اش نشاند. یا علی
مصطفی
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.
یارمحمد گودرزی
علی جان یادروزها وشبهایی که در کردستان با هم سپری کردیم می افتم غم سنگینی بر دلممی نشیند تا ابد بیادت هستم رفیق دوست داشتنی نتر س وشجاع
مصطفی
سلام جناب آقای گودرزی ، سپاسگزارم . خیلی ممنون
طبقه بندی موضوعی
-
یادگاران شهدا
(۰) -
زندگینامه شهدا
(۳) -
گنجینه تصاویر شهدا
(۲۷۸) -
تصاویر گرافیکی شهدا
(۲۷) -
مصاحبه با همسران شهدا
(۰) -
شهادت در آیینه آیات و روایات
(۱) -
وصیتنامه و دست نوشته شهدا
(۶) -
تصاویر و فرازی از وصیت نامه شهدا
(۳) -
یادواره شهـدا
(۱) -
معرفی کتاب
(۰) -
تبلیغات
(۱)
بایگانی
- دی ۱۳۹۸(۲۵)
- خرداد ۱۳۹۸(۱)
- اسفند ۱۳۹۷(۳)
- مهر ۱۳۹۷(۹)
- شهریور ۱۳۹۷(۲)
- تیر ۱۳۹۶(۲)
- بهمن ۱۳۹۵(۱)
- آذر ۱۳۹۵(۱)
- تیر ۱۳۹۵(۳)
- بهمن ۱۳۹۴(۱)
- دی ۱۳۹۴(۷)
- مرداد ۱۳۹۴(۳۸)
- تیر ۱۳۹۴(۴۱)
- خرداد ۱۳۹۴(۴۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۴(۶۶)
- بهمن ۱۳۹۳(۷۵)
- دی ۱۳۹۳(۳)